تنوع عصبی و سندرم آسپرگر

مفهوم تنوع عصبی در آغوش گرفتن، تجلیل کردن و احترام گذاشتن به تفاوت بین افراد مبتلا به سندرم آسپرگر و سایر تغییرات عملکردی اما غیرعادی در تفکر و رفتار است. در حالی که بسیاری از افراد دارای آسپرگر تمایل به بهبود مهارت‌های اجتماعی خود به منظور مقابله با روشی مؤثرتر با اکثریت عصبی روبرو هستند، برخی دیگر که به شدت دچار اختلال نمی‌شوند، ارزش را به روشی غیرمعمول برای نگاه کردن به جهان می‌بینید.

کسانی که بخشی از پشتیبانی جنبش تنوع عصبی هستند این ایده را ترویج می‌کنند که هیچ کس از ذهن “عادی” برخوردار نیست، بلکه تفاوت‌هایی در نحوه کار ذهن فرد وجود دارد. آنها مهارتها و مشارکتهای ارزشمند انواع مختلف ذهن را درک می‌کنند، همانطور که آنها از ارزش انواع دیگر تنوع قدردانی می‌کنند.

طیف اوتیسم و ​​مغز نَر

در نظریه ای که سایمون بارون کوهن (Simon Baron-Cohen)، روانشناس انگلیسی ارائه داده است، او معتقد است که ذهن افراد مبتلا به اوتیسم و ​​سندرم آسپرگر نشان دهنده “مغز نر (مَرد) شدید” یا یک نسخه اغراق آمیز از یک مغز “نر” است. محققان از مدت‌ها قبل می‌دانند که هورمون‌هایی که بدن را در طول مراحل اولیه مردانه سازی می‌کنند، بر مغز و بر الگوهای رفتاری نیز تأثیر می‌گذارد.

آسپرگر 

در حالی که عموماً مردان در سیستماتیک کردن کارآمدتر هستند و از همدلی کمتری نسبت به زنان برخوردار هستند، زنان و مردان در طیف اوتیسم تمایل شدید به سیستم سازی نشان می‌دهند. آنها در مهارتهای بصری- مکانی (تصور سه بعدی و مختصاتی) و تفکر مقید به قانون بسیار عالی هستند اما نقصی در همدلی و خواندن ذهن دارند.

به همین دلیل، بارون-کوهن اوتیسم را “ذهن کوری” خوانده است. مطالعات و تحقیقات بارون-کوهن به توضیح این امر می‌پردازد که چرا مردان حدود شش تا یازده برابر در مقایسه با زنان دارای آسپرگر هستند، اگرچه دختران دارای آسپرگر اغلب اشتباه تشخیص داده می‌شوند.